اگر ما مسلمانان کارى جز نماز خواندن و دعا و ذکر گفتن نداشته باشیم، استعمارگران و دولتهاى جائر متحد آنها هیچ کارى به ما ندارند. شما برو هر قدر مىخواهى اذان بگو، نماز بخوان؛ بیایند هر چه داریم ببرند، حوالهشان با خدا! لا حَوْلَ وَ لا قُوّةَ الّا بِاللَّهِ! وقتى که مردیم، ان شاء اللَّه به ما اجر مىدهند! اگر منطق ما این باشد، آنها کارى به ما ندارند.
آن مردک (نظامى انگلیس در زمان اشغال عراق) پرسید اینکه در بالاى مأذنه دارد اذان مىگوید به سیاست انگلستان ضرر دارد؟
گفتند: نه.
گفت: بگذار هر چه مىخواهد بگوید!
اگر شما به سیاست استعمارگران کارى نداشته باشید و اسلام را همین احکامى که همیشه فقط از آن بحث مىکنید بدانید و هرگز از آن تخطى نکنید، به شما کارى ندارند. شما هر چه مىخواهید نماز بخوانید؛ آنها نفت شما را مىخواهند، به نماز شما چکار دارند. آنها معادن ما را مىخواهند؛ مىخواهند کشور ما بازار فروش کالاهاى آنها باشد. و به همین جهت، حکومتهاى دست نشانده آنها از صنعتى شدن ما جلوگیرى مىکنند؛ یا صنایع وابسته و مونتاژ تأسیس مىکنند. آنها مىخواهند ما آدم نباشیم! از آدم مىترسند. اگر یک آدم پیدا شد از او مىترسند. براى اینکه تولید مثل مىکند، و تأثیراتى مىگذارد که اساس استبداد و استعمار و حکومت دست نشاندگى را در هم مىریزد.
امام خمینی - کتاب ولایت فقیه
- ۹۳/۰۸/۱۶